سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
shadow
من که تو چند تا کاراکتر جا نمیشم اما در مورد بلاگم:یه فضای دوستانه همراه با مقالات جذاب,آخرین اخبار مربوط به دنیای بی پایان IT و شعرایی که هیچ جا نخوندید.
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 78
بازدید دیروز : 12
کل بازدید : 47709
کل یادداشتها ها : 161
خبر مایه

موسیقی



?- به «سادگی» بازگردید: خانه تان را تر تمیز کنید ، آن چه را که لازم ندارید دور بیاندازید (یا به

کسی که نیاز دارد بدهید) دور و برتان را خلوت کنید. «سادگی» فقط مربوط به محیط زندگی

نیست. با خودتان خلوت کنید ذهنتان را Defrag کنید! چیز هایی خیلی خیلی کوچکی هستند

که ما را آزار می دهند و خودمان از وجود آنها بی خبریم. شاید سر یک موضوع کوچک از کسی

رنجیده اید ولی وقتی با آرامش از زاویه ای دیگر به موضوع نگاه می کنید ببینید این موضوع

کوچک اصلآ ارزش فکر کردن ندارد.


?- «برچسب» نزنید: این خیلی مهمه! شناختی که ما از خیلی از چیزها در زندگی داریم با

گذر زمان و تاثیر پذیری از دین و فرهنگ و محیط زندگی مان بوجود آمده اند و آن چه ما

می بینیم برچسبی است که ذهنمان بر آن زده نه حقیقت. بیایید یک تمرین با هم انجام

دهید ، به دور و برتان نگاه کنید و چیزی را انتخاب کنید و به آن نگاه کنید. ذهن شما حالا

بلافاصله دنبال برچسب آن جسم میرود. حالا رویتان را برگردانید و نفسی عمیق بکشید و

دوباره به آن نگاه کنید ولی اجازه ندهید ذهنتان برچسب آن را پیدا کند. میدونم سخت است ،

آرام باشید و فقط نگاه کنید. سعی کنید چیزی در آن ببینید که هرگز ندیده بودید. این کاری

است که عارفان و خصوصآ بوداییان زیاد انجام می دهند.

بگذارید مثال بزنم ، مثلآ من یک بچه ی کوچک را کنارم می بینم که روی زمین نشسته و با

اسباب بازی هایش بازی می کند و سر و صدا می کند. بسته به شخصیتم ذهنم برچسب

های مختلفی به آن می زند. مثلآ اینکه «تو هیچی از زندگی نمی فهمی» ، «تو فکر می کنی

دنیا همین چهار تا اسباب بازیه» ، «تو که مشکلات منو نداری!» قرار نیست به وضوح این ها در

ذهنم خطور پیدا کند بلکه تفکر ضعیفی است که در ضمیر نا خودآگاه بوجود میاید.

حالا سعی میکنم دیدم را عوض کنم ، نگاه کنم به اینکه آن بچه چطور از همان اسباب بازی

کوچک بی ارزش لذت می برد و خوشحال است و من همچنان به اتفاق کوچکی که سال ها پیش افتاده فکر میکنم.


?- از هر چیز کوچکی لذت ببرید: آیا منتظر نشسته اید تا کسی در بزند و یک میلیون دلار به

شما هدیه کند؟ آن وقت خوشحال خواهید شد؟! هرگز همچین اتفاقی نخواهد افتاد و اگر شما

منتظرش باشید هرگز خوشحال نخواهید شد.

دفعه ی بعد که خواستید میوه ، چای ، غذا بخورید از آن لذت ببرید! به نظر پیشنهاد احمقانه ایه

نه؟ ولی حقیقت داره ، ما موقع این لذت ها حواسمان به همه جا هست غیر از خود آن لذت ، به

کاری که قرار است بعدآ بکنیم ، به آنچه در گذشته انجام داده ایم و فقط مثل یک روبات به سیب گاز میزنیم تا تمام شود.

می توانید در همان چند دقیقه که سیب را میخورید فقط به آن سیب فکر کنید ، مطمئن باشید

کار های بعدی تان را اینگونه بهتر انجام می دهید. اینکه چگونه با زحمت تهیه شده است.

خاک ، باران ، درخت ، هوا ، آفتاب و اکنون در دست شماست تا از آن لذت ببرید.


?- کار های جدید بکنید: کار جدیدی را امتحان کنید. کاری را بکنید که همیشه دوست

داشته اید بکنید اما تا کنون نکرده اید. هر کاری که هست سریعآ وسایل لازم را آماده کنید و انجامش دهید.


?- برای کاری که دوست دارید وقت بگذارید: یکی از دلایل خستگی ما از زندگی قید و بند هایی

است که گرفتارشان هستیم. اینکه باید سر ساعت از خواب بلند شویم و سر ساعت در جای

دیگری باشیم و همش در قانون و اجبار زندگی کنیم.

کم کم برنامه تان را سبک کنید تا وقت کنید به کار هایی که دوست دارید هم برسید. اگر فکر

می کنید این کار به شما ضرر خواهد زد ??? درجه اشتباه فکر می کنید!


?-عوامل ناراحت کننده را دور بیاندازید: همانطور که باید سعی کنیم به آنچه علاقه داریم بیشتر

نزدیک شویم باید از آنچه موجب ناراحتی ما می شود دوری کنیم. فرقی نمی کند شاید یک

کانال تلویزیون باشد ، یک آدم ، یک وبلاگ یا یک خیابان. تحت هیچ شرایطی به هیچ کس و

هیچ چیز اجازه ندهید اوقات خوش را از شما بگیرد.


?- ولش کنید: میدونم ، منم اذیت میشم وقتی روزم را با یک Todo list (لیست کارهای روزانه)

انجام نشده به پایان می رسونم. اما فکر می کنید توی قبر ناراحت این خواهید بود که چرا آن روز

آن لیست را نا تمام گذاشتید یا اینکه چرا از زندگی لذت بیشتری نبردید و حالا فرصت به پایان

رسیده است؟ این به معنی تنبلی نیست بلکه هر موقع نتوانستید کاری را در وقت معین انجام

دهید هی به آن فکر نکنید. همیشه فردایی هست.


?- «گیک» درون تان را خوشحال کنید: این هم خیلی مهم است! همه ی ما بدون استثنا یک

گیک درونی داریم. یعنی وقتی کار خاصی انجام می دهیم دیگر گذر زمان را احساس

نمی کنیم و فقط به آن فکر می کنیم. این می تواند راجع به هر چیزی باشد. احتمالآ می دانید

که من نسبت به کامپیوتر این طوری هستم ، وقتی دارم با کامپیوتر کار می کنم متوجه گذر

زمان نمیشم و به چیز های دیگه فکر نمی کنم. ممکن است شما به باغبانی یا ورزش یا هر

چیز دیگه همچین علاقه ای داشته باشید. پس پیدا کنید که نسبت به چه چیزی همچین

علاقه ای دارید. یک راه خوب این است که ببینید نسبت به چه چیزی علاقه ی فوق العاده

زیادی دارید که باعث می شود دیگران به شما نگاه های عجیب غریب بکنند!


?- قدر دان باشید: هم من و هم شما هزار بار از این توصیه ها شنیده*ایم ، این هزار و یک بار!

من که خودم دارم می نویسمش هم فراموش خواهم کرد پس فقط سعی کنیم به خاطر داشته

باشیم که قدر دان باشیم. قدر چی؟ قدر چشمانی که دارد این سطور را می خواند قدر

چند نفر از این دنیا رفتند اما شما هم چنان زنده اید.


??- فقط منتظر «نتیجه» نباشید: آیا شما برای امروز زندگی می کنید یا برای رسیدن به آن چه

در آینده می خواهید؟ اگر هی برای رسیدن و دیدن نتیجه ی هدف های متعدد دست و پا بزنیم کی می خواهیم از زندگی لذت ببریم؟

گاهی اوقات مراحل رسیدن به یک هدف خیلی بهتر از نتیجه ی آن است. پس از تلاشی که

برای رسیدن به یک هدف می کنید لذت ببرید. مثل مادری که کودکش را بزرگ می کند. اگر

بچه ای وجود نداشت و آدم های جدید ?? ساله به دنیا می آمدند با همسر و کار و خانه و

زندگی جالب بود؟ زیبایی در این است که کودک مرحله به مرحله با کمک دیگران رشد می کند

و ما از مراحل رشد آن لذت می بریم و اینکه وقتی بزرگ می شود هم به آن علاقه داریم چون

می دانیم برایش زحمت کشیده ایم و آن زحمت ها به صورت خاطره ها یی خوش به یادمان می آیند.




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ